عشق2

عاشقی در هیچ فصلی، بهتر از پاییز نیستجاده پوشیده ز برگ است، گر چه رستاخیز نیستزیر پایم خش خش این برگها آید بگوشسبزه های روبه رویم، هم خیال انگیز نیستفکر من پر میکشد، سوی زلیخای دلممن که میدانم، نگارم عشق2...

مستیم از صوت خوش آواز توست
خانه عشقم که در شیراز توست
روی میز دفترم فنجان چای
کیک ترد و تازه ی دست ساز توست
ایستادم من کنار پنجره
دل اسیر چشم تیرانداز توست
برتنم پیراهنیست که داده ای
این پسر دیوانه و سرباز توست
سربلند و جان به کف آماده است
تا ابد در خدمت و جانباز توست
می زند بر تار دل در روز و شب
دانی این عاشق که آهنگساز توست
آن پری روی که من هم دیده ام
آن حریف ناز شطرنج باز توست
نقش شعری که زدی بر دفترت
زایش ذهن خیالپرداز توست

عشق2...

در زیر اکالیپتوسهای سر به فلک کشیدهنشسته ام من بر نیمکت چوبی حکاکی شده،از نام میهماناناین باغ.واژه ها،این کودکان بازیگوشملودی شعر می نوازنددر جایگاهشان.و دخترکان آوازه خانبا سمفونی بادو تن پوشیبه رنگ عشق2...

دلداردلم هوای تو دارد ،دلا بگو تو کجاییکه گشته ام همه دنیا ،ولی تو رخ ننماییمنم شکسته و شیدا، روم به کوی تو هرشبکنم به خانه عشقت، محبت از تو گداییشوم چو پروانه عزیز ،به دور شمع وجودتزنم به آتش عشقت ،ر عشق2...

من همانم که در این راه شکارت شده بود سالها عاشق و دیوانه و زارت شده بود در پس پنجره بودی و بدیدی جانا به در خانه تو باغ انارت شده بود نور مهتاب نوازشگر گیسوی تو بود در دل تار شبم مست و خمارت شده بود ع عشق2...